غزلغزل، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

دختر گلم غزل

اولین دل نوشته مامان که دوست دا ره دخترش بخونه

سلام دختر گلم امروز  بیست وششم مرداد ماه سال نود وسه است،روز تولد پنج ماهگی ات .از قضای روزگار همین امروز هم برایت یک وبلاگ درست کردم تا وقتی که بزرگ شدی مطالبش را بخونی و بدونی  که مامان وبابا همیشه و همیشه عاشق روی ماهت هستند.من و بابا قبل از تولدت زندگی خوبی داشتیم و خوشبخت بودیم،اما همیشه احساس میکردیم جای یه نفر که خوشبختی بیشتری را  به ما بدهد خیلی خالیست.غزل گلم من و بابا خیلی برای آمدنت به درگاه خدای  یگانه دعا کردیم اما نمیدانم چرا ؟انگار دعای ما مستجاب نمیشد .گذشت و گذشت تا اینکه فهمیدم واااااااااااای انگاری دعامون مستجاب شده به قول خواجه شیراز: سحر با باد میگفتم حدیث آرزو مندی     ...
26 مرداد 1393