اولین دندون غزل
عزیز دل مادر
تو پست قبلی برات نوشتم روز تاسوعا که داشتیم از زرین دشت برمیگشتیم تبت برای درآوردن دندونت شروع شد.تبت همینطوری قطع و وصل میشد و مدام بی قراری میکردی حتی وقتی دندونت نیش زد بازم همش نق و نقت به راه بود تا اینکه سوم آذر ماه یه دندون سفید خودشو نشون داد.ولی چون مریض شدم و رفتیم مشهد نشد برات همون موقع پست اولین دندون بزارم
عاشقای همیشگی تو مامانی و بابایی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی