آش دندونی غزل
سلام قند و عسل مادر
یکشنبه نهم آذر که از مشهد رسیدیم سمنان با بابایی قرار رو بر این گذاشتیم که پنجشنبه سیزدهم آذر که رفتیم دامغان آش دندونیت هم همونجا پخش کنیم به همین منظور روز چهارشنبه آش دندونیتو بار گذاشتم تا پنجشبه حسابی جا افتاد اما از روی بی تجربگی موادشو خیلی کم ریختم.خلاصه چهارتا ظرف برای مامانی و همسایه های مامانی ریختم،بقیه اش رو هم بردیم دامغان اونجا پخش کردیم اینم تصویر آش دندونی دختر نازو یکی یک دونه ام غزل
اینم دندون نبات مادر که من و بابایی با خشونت نسبی عکسشو گرفتیم چون شما به این راحتیا اجازه نمیدی دندونت رو کسی ببینه
امیدوارم دندون دومت هم به زودی دربیاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی